بررسي تطبيقي عشق از ديدگاه ابن‌فارض مصري و يوحناي صليبي

سال يازدهم، شماره اول، پياپي 22، بهار و تابستان 1401، ص 189ـ206

* سيدمحمدرضا ميريوسفي/ دانشجوي دکتري عرفان و اديان مؤسسة آموزشي پژوهشي امام خميني(ره)     abasehosyen@yahoo.com
عليرضا كرماني/ دانشيار گروه عرفان مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)    Kermania59@yahoo.com
احمد سعيدي/ دانشيار گروه عرفان مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)    ahmadsaeidi67@yahoo.com
دريافت: 11/08/1401 - پذيرش: 24/12/ 1401
چکيده
«عشق الهي» بن‌مايه عرفان ابن‌فارض و عرفان يوحنا را شکل مي‌دهد. جايگاه عشق در دستگاه عرفاني آنها به‌گونه‌اي است که هيچ آموزه‌اي را بدون عنصر «عشق» نمي‌توان يافت. عشق در تار و پود انديشه عرفاني آن دو حضور دارد. به اعتقاد ابن‌فارض و يوحناي صليبي، با جذب روح در عشق الهي، دسترسي به همه فضايل و کمالات الهي براي انسان ممکن مي‌شود. در دستگاه سير و سلوک عرفاني اين دو عارف، گذر از مقامات سلوکي بدون عشق ميسر نيست. علت و محرک ورود در وادي سلوک «عشق» است؛ همچنان‌که نهايت اين سير و تقرب به معشوق نيز با غرق شدن در عشقي بي‌پايان همراه است. عشق همانند هستي، حقيقتي يافتني است و در حيطه فهم، محصور و محبوس نمي‌شود. هر دو عارف از عشق به‌عنوان عطيه الهي ياد کرده‌اند که هم درد است و هم درمان. بهجت، معرفت‌بخشي، حيات‌بخشي، تهذيب، و ازلي بودن از ويژگي‌هاي مشترک عشق نزد آنان است. عشق است که انسان را از جهنم جدايي و غربت به مقام وصل و وحدت مي‌رساند. در اين مسير عشق و اتحاد، ابن‌فارض و يوحنا هر دو بر نقش انسان کامل تأکيد فراوان دارند که واسطه فيض و دستگير و صعوددهنده انسان‌هاست. در اين مقاله با روش تحليلي و مقايسه‌اي ديدگاه دو عارف را درباره عشق مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

كليد‌واژه‌ها: عشق، بررسي تطبيقي، ابن‌فارض مصري، يوحناي صليبي.

شماره صفحه: 
179