سال هشتم، شماره اول، پياپي 14، بهار و تابستان1397
حسين مظفري / استايار گروه عرفان اسلامي، مؤسسة آموزشي پژوهشي امام خميني ره، Mozaffari48@Yahoo.com
دريافت: 09/08/1397 - پذيرش: 29/12/1397
چکيده
تأويل قرآن کريم ـ بهمعناي بيان معاني باطني اين کتاب الهي – توسط عارفان مسلمان، از مباني چندي برخوردار است که اين نوشتار، به منظور زدودن برخي ابهامات، و پاسخگويي به برخي از اتّهامات به عارفان مسلمان، به بررسي اجمالي مهمترين اين مباني پرداخته است. اين مباني به اجمال عبارتند از: 1. وضع الفاظ براي روح معاني؛ 2. مراتب متعدّد معنايي قرآن کريم؛ 3. مقصود خداوند بودن همة معاني ظاهري و باطني قرآن کريم؛ 4. منحصر نبودن آگاهي از تأويل قرآن به خداوند و معصومان عليه السلام. در اين مقاله، با روش «توصيفي – تحليلي»، در ذيل هر يك از اين عناوين، ابتدا به برخي از سخنان اهل معرفت اشاره شده و منظور ايشان تبيين گشته و سپس سخن آنان – و احياناً مخالفان ايشان – نقد و بررسي گرديده است. حاصل سخن آن است که اولاً الفاظ کلّي تنها براي مصاديق مادي آنها وضع نشده است. ثانياً، قرآن کريم داراي معاني متعدّد ظاهري و باطني است. ثالثاً، خداوند همة اين معاني را قصد کرده است. و رابعاً، هرچند تنها معصومان عليه السلام ميتوانند از تمام معاني ظاهري و باطني کتاب الهي آگاهي يابند، ديگران نيز ميتوانند به ميزان رسوخ علمي و طهارت باطني خويش، به مراتبي از تأويل قرآن راه يافته، آن را بيان کنند.
كليدواژهها: مباني، تأويل عرفاني، قرآن کريم، عارفان مسلمان.