اشو معتقد است که انسان ها امکان دستیابی به معرفت را دارند و ابزارهای متفاوتی، با توجه به متعلق شناسایی انسان، همچون حواس، مرجعیت، تعقل، و تجربة درونی و شهود در اختیار آنها قرار دارد. آنچه از سخنان او به دست می آید، این است که امور مادی و طبیعی از راه حس و عقل برای انسان آشکار می شوند؛ اما انسان ها تنها با استفاده از تجربه و شهود می توانند به حقیقت، معنای زندگی و روشن ضمیری دست پیدا کنند. چنین رویکردی، با تبیینی که اشو بیان می دارد، حاصلی جز این ندارد که از طرفی عقل، منطق و فلسفه به شدت مورد نقد قرار می گیرند و از سوی دیگر، نسبیت گرایی و پلورالیسم، در سخنان او پذیرفته می شوند.