* محمدمهدي منادي/ دكتري مدرسي معارف اسلامي، گرايش اخلاق اسلامي، دانشگاه معارف اسلامي، قم monadi62@yahoo.com
ابوالفضل كياشمشكي / دانشيار دانشگاه صنعتي اميركبير، تهران akia45@gmail.com
دريافت: 30/03/1400 - پذيرش: 10/05/ 1400
چکيده
از منظر عارفان مسلمان و برخي علماي علم اخلاق، قرب اختياري به خداوند ماهيتي جز تخلق به اخلاقالله ندارد. در اين تصوير، ابتداييترين پرسشها اين خواهد بود که آيا اساساً ميتوان خداوند را داراي اخلاق و متصف به صفات اخلاقي دانست؟ و آيا اساساً ميتوان همان اخلاق حاکم بر مناسبات انساني را به خداوند نيز نسبت داد؟ اين پژوهش با رجوع به قواعد کلي متخّذ از نصوص ديني و با عنايت به تحليلهاي عرفاني صورتگرفته از آن و نيز بررسي تعاريف لغوي و اصطلاحي اخلاق در مناسبات انساني، به امکانسنجي ثبوت اخلاق براي خداوند پرداخته است که با مواجههاي اجتهادي و رويکرد استنادي، اصطيادي و استنباطي با قواعد، آيات و احاديث ناظر به موضوع و نيز تعريف واژة اخلاق، به اين سؤال پاسخ داده است. با استناد به اصول هستيشناختياي چون «ثبوت و تحقق اصل و منبع هر خير و کمالي در نزد خداوند»، خُلق نيکو در ميان آدميان، منبع و مستند وجودياي جز اسماءالله نخواهد داشت. احاديث ناظر به اين موضوع که مستند ادعاي عارفان گشته، بر فرض ضعف سند، بر اساس همين قواعد کلي تأييد ميگردد. اين در حالي است که واژة «اخلاق»، بهلحاظ لغوي و نيز بهلحاظ اصطلاحي، متمکن از تحمل انتساب اخلاق به خداوند است؛ بهشرط آنکه با نقب زدن به روح معنا در هر يک از قيود توضيحي تعاريف، ساحت خداوند را از محدوديتهاي متبادر به ذهن بهدليل انصرافات حاصل از غلبة استعمال تعاريف در اخلاق حاکم بر مناسبات انساني، پيراسته کنيم.
كليدواژهها: اخلاق، اخلاقالله، عرفان اسلامي، امکان.