سخن نخست
Article data in English (انگلیسی)
بر پایه اصول عقلی، معارف دینی و آموزه های عرفانی، انسان، هستی و متن دینی دارای مراتبی متعدد و در طول هم هستند که می توان آنها را در دو مرحلة کلی ظاهر و باطن رده بندی کرد. گر چه عارفان مسلمان همواره معتقد بوده اند که مراتب باطنی هرگز از مرتبه ظاهر جدا نیستد و این هر دو مراتب، یک حقیقت واحده اند، اما وجه همت خود را به کشف و تبیین مراتب باطنی هستی در عرفان نظری، عالم انسانی در عرفان عملی، نظری و متن دینی در تأویل عرفانی قرار داده و در پاسخ به مسائل مطرح در این سیر باطنی، سعی وافری داشته اند و به رمزگشایی از هستی، حقیقت انسانی و متون دینی پرداخته اند. از این رو، در میراث عظیمی که از بزرگان معرفت بر جای مانده است، گوهرهایی پر بها در حوزه ساحت های باطنی موجود است که تنها با تحقیق و پژوهشی صبورانه و منصفانه امکان دست یابی به آنها فراهم می آید.
بر این اساس، «حکمت عرفانی» در هدف نخست خود به دنبال تبیین این گونه معارف ارزشمند و در جستجو و یافتن پاسخ پرسش های معرفتی عصر حاضر، با رجوع به این میراث سترگ است. البته، به یقین عارفان اگر چه از مقام بالایی برخوردارند، اما در بیان حقایق معصوم نبوده اند؛ چه بسا در پاره ای مواضع در حلّ مسئله یا تبیین حقیقت و یا تأویل متن دینی به خطا رفته باشند. از این رو، این نشریه از نقدهای منصفانه مبتنی بر روش علمی استقبال می کند؛ چه اینکه این نقد های منصفانه را تکمیل میراث عرفان اسلامی دانسته و امیدوار است با چنین نقدهای روشمند، علم عرفان به کمال بیشتری دست یابد.
همچنین بنای «حکمت عرفانی» آن است که به مباحث وابسته به عرفان همچون فلسفه عرفان، تاریخ عرفان، عرفان ادبی، عرفان تطبیقی، نقد و بررسی فِرَق، تصوف و عرفان های نوظهور بپردازد. از این رو، در تمامی این حوزه ها و یا سایر حوزه های مرتبط، از دوستداران عرفان و معنویت می خواهیم ما را در این رسالت خطیر یاری رسانند و این نشریه را وسیله ای برای بیان اندیشه های عرفانی و معنوی خود تلقی کنند.
در شماره نخست این نشریه، مجموعه ای از مقالات عرفانی فرآهم آمده است که مهم ترین محورهای آنها به اجمال چنین است:
اثبات وجود آموزه های سلوکی در متن دین اسلام، هدف اصلی مقاله «سلوک در آموزه های دینی» است. نویسنده در این اثر، با تبیین حقیقت سلوک که نوعی حرکت در ذات خود دارد، به مؤلفه های بنیادین سلوک در آموزه های دینی توجه می دهد. آیاتی همچون «ففروا الی الله»، آیاتی که از صراط، طریق و سبیل سخن گفته اند، روایاتی که منازل و مقامات را با ترتیبی خاص به تصویر کشیده اند، واژه هایی همچون «قرب»، «بعد» و «دنو»، که در متون دینی بسیار به چشم می خورد، نهایتاً مباحثی همچون وصال، اتحاد و فنا، که همگی به نحوی بر سلوک و حرکت به سوی خداوند دلالت دارند.
شناخت شاخصه های عرفان اصیل شیعی، هدف نویسنده مقاله «شاخصه های مکتب عرفانی نجف اشرف» بوده است. ایشان در این مقاله، هدف اصلی سلوک را معرفت خداوند می دانند که با خرق حجاب های ظلمانی و نورانی تحقق می یابد و از آن با عناوین «لقاء الله» یا «فناء فی الله» تعبیر می شود. در این مقاله، راه اصلی معرفت خداوند در مکتب عرفانی نجف، معرفت نفس دانسته شده است. نویسنده این مقاله، شاخصه های دیگر مکتب نجف را لزوم ولایت اهل بیت(ع)، تعبد تام به شریعت، عشق و محبت، ضرورت استاد، مراقبه، فکر، ذکر، و رفق و مدارا معرفی کرده است که همگی راه وصول به حق سبحانه را هموار می کند. در نهایت، ویژگی های مکتب نجف، که بر آمده از این طریق است، چنین بیان شده است: دفاع از حکمت متعالیه و عرفان ابن عربی، توجه بسیار به فقه و فقاهت، حضور در عرصه اجتماع و نداشتن سلسله و آداب خاص.
در مقاله «چینش نظام عالم از دیدگاه ابن عربی»، ترتیب تعیّنات خلقی از دیدگاه ابن عربی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در این مقاله، پس از تعینات علمی، اولین تعین خلقی از منظر ابن عربی، ملائکه مهیمه دانسته شده است. پس از آن، عقل اول و نفس کلی مطرح شده است. نویسنده بر آن است که ابن عربی، پس از مرتبه نفس کلی از طبیعت نام می برد و طبیت را امری معقول می داند که اگر چه امری عینی نیست، اما دارای اثر است. با این بیان، عالم مثال در متن طبیعت واقع است. پس از عالم مثال هم عرش، کرسی و سایر افلاک و در نهایت، آسمان دنیا و زمین هستند.
نویسنده در مقاله «نسبت انسان کامل با انسان حیوان در علم النفس ابن عربی»، به دنبال بیان مشترکات انسان کامل و انسان حیوان (انسان غیر کامل) است که در بیانات ابن عربی، و بویژه در مباحث مربوط به انسان کامل طرح شده است، از نظر مؤلف مقاله، می توان در دو حوزه، این احکام مشترک را بازجست: 1. آنجا که ابن عربی احکام انسان را در قوس نزول بیان می کند؛ احکامی از قبیل خلق انسان به صورت خدا، عبور انسان از مراتب استیداعیه و استقراریه، خلقت انسان با هر دو دست الهی، مختصر العالم بودن انسان و ...2. مواردی که احکام انسان کامل را بیان می کند که خبر از استعداد انسان به طور مطلق می دهد. تا این استعداد در انسان نباشد، در انسان کامل بالفعل نخواهد شد. بنابراین، چنین احکامی بر انسان حیوان هم جریان می یابد. انسان حیوان استعداد آن را دارد که با دست شستن از شهوات و گناهان، به انسان کامل نزدیک شود. پس، هر آنچه که در انسان کامل بالفعل موجود است، در انسان حیوان بالقوه و به نحو استعداد تحقق دارد.
در مقاله «شیخ اشراق و عرفان دوره نخستین»، میزان اطلاع و تأثیرپذیری شیخ اشراق از عرفان مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده در این مقاله، ضمن بررسی اسامی عارفان در کلمات شیخ اشراق و کاربرد اصطلاحات عرفانی در آثار وی، به میزان آگاهی شیخ اشراق از عارفان پی می برد و با بررسی نوع نگاه شیخ اشراقی به عارفان و ورود سیره عملی ایشان به حیات وی، میزان تأثیرپذیری وی از عارفان را نتیجه می گیرد. در نهایت، این تأثیر پذیری را در آثار حکمی، آثار عرفانی و محتوای اندیشه های فلسفی وی پی می گیرد.
در مقاله «مفهوم شناسی مسئله بیان ناپذیری درعرفان» نویسنده به بیان مراد از مسئله بیان ناپذیری در فلسفه عرفان پرداخته است. و تلاش کرده است مباحث مشابهی که گاه با این موضوع مطرح در مباحث فلسفه عرفان خلط می شود، بیان کرده و تفاوت بحث در این موضوع را با مباحثی همچون ناتوانی بلاغی، توصیه به سکوت و تقیه و رازداری، تقیید عدم امکان بیان بواطن امور برای عوام، بی معنایی و بیان ناپذیری هرمنوتیکی آشکار می سازد.
نویسنده مقاله «نقد و بررسی مبانی خداشناسی و انسان شناختی پائلو کوئلیو»، با استخراج دیدگاه کوئلیو در حوزه های خداشناسی و انسان شناسی از آثار وی، که در رده عرفان های نوظهور جای گرفته اند، به نقد و بررسی آنها پرداخته است. در این نوشتار، مباحث خداشناختی همچون امکان شناخت خداوند، صفات خداوند، پرستش خداوند و مباحث انسان شناختی همچون جایگاه انسان در آفرینش، وظایف انسان در این دنیاو ویژگی های ذات آدمی از آثار کوئلیو تبیین و نقد شده است.
سردبیر