تبیین رابطه تأویل و هستی در مکتب ابنعربی
Article data in English (انگلیسی)
(نویسنده مسئول) محمدحسن طیبی/ دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه قم m.h.tayyebi@gmail.com
سیداحمد فاضلی/ استادیار گروه فلسفه اخلاق دانشگاه قم ahmadfazeli1@gmail.com
چکیده
تأویل در اصطلاح عرفانی یعنی رجوع به اصل و مبدأ شیء. محققان الهی از دیرباز برای پدیدارها همچون نفس انسانی و الفاظ، اصل (بطون و ذات) و مراتب متعدد و مدارج اعلای وجودی قائل بوده¬اند. در مکتب عرفانی ابن¬عربی همه هستی، دارای نطق و تکلم و مظاهر یک حقیقت وجودی بوده، بینونیت حقیقی بین آنها نیست و همه تأویل¬پذیر اند. از آن¬جا که بطون اشیاء، الفاظ و انسان با یکدیگر مسانخت وجودی دارند، بلکه طبق قاعده "کل شیء فیه کل شیء"، همه موجودات و عوالم غیرمتناظر و هم¬عرض نیز با هم مرتبط اند، با کشف حقیقت هریک از آن¬ها، تأویلی رخ می¬دهد که بقیه را نیز (به صورت نسبی) کشف می¬کند. تبیین این تأویل و مبانی آن، در این تحقیق پی جسته می¬شود. این موضوع، نوعی از تأویل عرفانی است که در مکاتب غربی و اسلامی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. نکته دیگر در این مقاله، بررسی رابطه هستی و تأویل در دو قوس نزولی و صعودی می¬باشد که به این معنی است که در عملیات تأویل، بایستی فرآیند معکوس قوس نزول (تنزل و بروز هستی) در قالب اسماء وجودی تا مرحله وجود لفظی را طی کرد و با پیرایش قیود موجودات، به همه بطونِ متداخل (طولی) حتی متوازی (عرضی) رسید. یکی از نتایج این مقاله پذیرش خلاقیت و تکثر تأویل¬ها و خوانش¬ها از حقیقت است؛ اما در عین حال، هر نشئه، دارای اصل¬های ثابتی است که بطون به آن¬ها ارجاع می¬شوند که در نتیجه، نباید احکام هر سطح از معانی را به مرتبه دیگر داد.
کلیدواژه ها: هستی، تجلی، تأویل، بطون، ابن عربی.